سوال :
سوالات مادرانه وپاسخهای ان:
سلام ببخشید من ی مشکل بزرگ دارم ایا میتونین کمکم کنید
دخترم از وقتی دنیا اومد و کوچولو بود از بعضی چهره ها یا صداهای بلند میترسید و گریه میکرد من هم اهمیتی ندادم و گفتم بیشتر بچه ها اینطورین بعد سن دو سالگی تا الان که دوسال و نیمش هست این مسیله بدتر شده ی بار منزل مامانم مهمان بودم و ی لباسشون سر چوبلباسی بود و اتاقم نور کم بعد من نصفه شب بلند شدم دیدم دستاشو گداشته رو دوتا چشمش و بشدت فشار میده دستاشو میخواستم با زور جدا کنم که هی میگفت نکن مامان نکن دیدم چشمش داره درد میگیره و حسابیم زیر دستش عرق کرده بود کولرم روشن ترسیدم سرما بخوره منم با زور دستشو جدا کردم تو دستم نگه داشتم خودشم کشیدم تو بغلم و موها و کمرش رو نوازش کردم تا خواب رفت ی نیم ساعت بعد بلند شدم نگاش کردم دیدم باز دستاش رو چشماش هس دیگه ولش کردم تا صب بعد صب که بیدار شد گفتم چرا اینطوری کردی گفت این لباسه مجسمه شده بوده میخاسه دست و پای منو بخوره
الان دو سال و نیمه که آرنیکا پیش من میخابه اتاق رو قبلا تاریک میکردم کامل و میخابیدیم اما الان دیگه مدتیه دیدم میترسه چراغ خواب روشن میزارم هیچکسم اصلا نمیترسونتش که لولو و .... هیچوقت این حرفا رو نزدیم کارتونهاشم همه خنده دار و اموزشیه و غیر از تایم کارتون اصلا تلویزیون روشن نیس قصه هاییم که براش میگم همش اموزشیه مثل دس نزدن به برق و غذاخوردن و اینا حتی هیچوقت اموزش ترس از دزد و غریبه و اینام ندادم
اما الان ی هفتس اظطراب و ترس بسیار شدید داره ما کنار دریا بودیم و ی نفر غرق شد هی همه گفتن غرق شد و احیاش کنید و من و باباشم در اینمورد صحبت کردیم تا چن روز بعدش ی روز صب بلند شد گفت من خواب اون که غرق شده رو دیدم و اون مجسمه شد و اومد منو بغل کرد و الان چندین روزه بشدت حتی میترسه تو خونه راه بره و بشدت از تاریکی و حتی خیابونهای شلوغ تو تاریکی شب و سر وصدای بلندگو اینا میترسه
.
.
.
جواب:
.
ببینید چند مورد وجود داره اول پیشنهاد می کنم که حتما یه مشاوره حضوری بره چونواقعا مجازی نمیشه قطعیت داد و یا درمان کرد ...دوم چرا بچه دو ساله ونیمه هنوز کنار شما می خوابه ...مسایل رو جدی بگیریم بچه قبل از یک وسال ونیم باید تو اتاق خودش و به تنهایی بخوابه ...سوم یه بخشی از این ترس طبیعیه و ازاقتضای سن وخلاقیتشونه ...هیچ لزومی نداره ما چراغ خاموش کنیم یه چراغ خواب پر نور داشته باشید و یه عروسک پولیشی بزرگ خیلی کمکش می کنه که ترس شبانش کمتر بشه ... اشتباه بزرگی کردید که در مورد اونمطلب حرف زدید با همسرتون بچهها به شدت خوب درک می کنن و هزاران بار بیشتر از ما مضطرب میشن ازاین به بعد چه تو اخبار حادثه ای دیدید چه توی خیابون یا بیرون خونه خیلی مهمه که بچهها بویی از این قضایا نبرن ...پیش یه مشاور برید و بخواید با بازی درمانی مشکلشو حل کنه ...یکم احتیاط خودتونو بیشتر کنید
.
